پیشبازی: میگویند هومر اولین ورزشینویس شاخص دنیا بود که گزارش کشتی آشیل و اودیسه را نوشت. اما هنوز مانده بود تا بنجامین فرانکلین از راه برسد و هر از چندگاهی به مطالب ورزشی هم جایی برای انتشار در نشریات بدهد. اما قدم اصلی را در 1870، جوزف پولیتزر برداشت که برای اولین بار در نیویورک ورد، سرویس ورزشی تشکیل داد و برایش سردبیر جداگانه درنظر گرفت. آن دوران که هنوز تلویزیون حرف اول پوشش ورزش نبود، نشریات و خبرگزاریها برای پیشتازی در این زمینه از هم سبقت می گرفتند و در آسوشیتدپرس بخشی از محبوبیت و اقتدارش را از سرویس ورزشی قدرتمندش میگرفت.
نیمه اول: میرزا تقی حکیالممالک نخستین بار در مطبوعات ایران از اسکی و پاتیناژ نوشت و به نوعی اولین ورزشینویس ایران بود. اما با تمسخر و سرزنش فراوانی مواجه شد که چرا به جای مطلبی سودمند و آموزنده، از لیزخوردن نوشته است!
در سال 1301، "شوراي عالي معارف" مجوز نشر اولین مجله ورزشی را به نام "ميرمهدي ورزنده" صادر کرد اما در انتشارش تعلل کرد تا عنوان اولی به نشریه ورزشی "پیشآهنگی ایران" و احمد امینزاده برسد. یک سال بعد ورزنده "مجله ورزش" را در تهران منتشر کرد. بعدترها در سال ۱۳۱۴ "ناظرزاده کرمانی" زیر نظر "باشگاه شعاع" اولین مجله تماما ورزشی ایران را با نام "آیین ورزش" منتشر شد که سرآغاز حضور 10 ها نشریه مستقل و یا ضمیمه ورزشی در تاریخ مطبوعات ایران بود. در 18 آذر 1334 اما "کيهان ورزشي" متولد شد. اين نشريه عضو خانواده نشريات کيهان با مديريت "منوچهر قراگوزلو" و سردبيري "محمود منصفي" و مديريت داخلي "کاظم گيلانپور" با دوام ترين و با سابقه ترین نشريه ورزشي ايران است که پس از آن در جایگاه دوم مجله " دنياي ورزش" با سرپرستي "مصطفي فرزانه" از سوي موسسه اطلاعات متولد سال 1348قرار گرفته است.
بین دو نیمه: شاید هیچ روزنامهنگاری مثل ورزشینویسهای ایران، هیجان و لذت ناب روزنامهنگاری را نچشیده باشند. اجازه بیپروایی در نوشتن، محبوبیت از طریق روزنامهنگاری، مخاطبان پرشمار و پرشور و قابلیت تاثیرگذاری مستقیم از ویژگیهای حسرتآمیز ورزشینویسهاست.
نیمه دوم: میگویند نشریات ورزشی زرد و بیمحتوایند؛ به فساد و ارتشا آلودهاند و بیاخلاقی را دامن میزنند. چند صباحی که بختم را در این عرصه آزمایش کردم و دوستی و همکاری با خیلی از ورزشینویسهای خوب مطبوعات ایران اما این اجازه را به من میدهد که قاطعانه بگویم ورزشی نویسی در مطبوعات ایران همان است که در سایر حوزهها هم هست. با لب ورچیدن مطبوعاتیهای حوزههای دیگر و فریاد وااخلاق سر دادن و این مطلب تیتر و لیدش مشکل دارد؛ چیزی عوض نمیشود. مطبوعات ایران مریض است و ورزشینویسهایش مثل گل کوچک بازهای توی کوچهها پسکوچههایند. سیگار به لب دارند و فحش میدهند اما تر و فرز و چالاکند و خوب لایی میاندازند.
وقت اضافه: از نیوشا صارمی خواهش کردم زحمت بکشد و نظر چند ورزشی نویس خوب مطبوعات ایران را درباره بهترین روزنامه نگار ورزشی ایران و بهترین مطلب ورزشی که خواندهاند بپرسد:
ابراهیم افشار
ورزشی نویس محبوب: دکتر صدرالدین الهی
بهترین مطلب ورزشی: "دل شیر خون شده بود" از مهدی دری برای مرگ تختی
سیامک رحمانی
ورزشی نویس محبوب: ابراهیم افشار
بهترین مطلب ورزشی: افشار در کیهان ورزشی دهه ی شصت یه صفحه ثابت داشت به اسم" اتاقی در حومه ی خاطره" که سراغ پیشکسوت ها می رفت و ازفراموش شده ها می نوشت.
پژمان راهبر
ورزشی نویس محبوب: اردشیر لارودی، ابراهیم افشار، سیامک رحمانی، هیوا یوسفی، آرش راهبر، شاهین رحمانی، امیر وفایی و حمیدرضا صدر
بهترین مطلب ورزشی: مطلب حمیدرضا صدر درباره ناصر حجازی در سایت گل، مطلب ابراهیم افشار درباره حسین رضا زاده و همه مطالب ناصر کرمی
حمیدرضا صدر
ورزشی نویس محبوب: هنریک تمرز. اردشیرلارودی. هیوا یوسفی. پژمان راهبر. علی جوادی
بهترین مطلب ورزشی: مطالب همین آدمها
ناصر کرمی
ورزشی نویس محبوب: پژمان راهبر
بهترین مطلب ورزشی: مطلبی از محمدرضا نصیری چند سال پیش در ویژه نامه نوروزی یک روزنامه
درباره ترین های ورزش سال
آرش راهبر
ورزشی نویس محبوب:پژمان راهبر
بهترین مطلب ورزشی: مرگ مرگ ها، مطلبی از ابراهیم افشار درباره تختی